کد مطلب:301661 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:254

بیماری و وفات علامه امینی



«امیر» مرگ چنین شهسوار عرصه ی علم

نه مرگ یك تن، بل مرگ یك جماعت بود


چنین مصیبت عظمی، نبود دانش را

اگر دریغ و اسف بود، اگر مصیبت بود


ز فیض بحر ولایت غریق رحمت باد

كه خود ز بحر ولایت، «غدیر» رحمت بود [1] .


مجاهد بزرگوار و دل آگاه ما كه در آخرین سالهای حیات خود- از فرط مطالعات بی وقفه و پیگیر- اسیر بستر بیماری گریده بود، در روز جمعه 28 ربیع الثانی 1390 هجری قمری (مطابق با 12 تیرماه 1349 شمسی) در تهران دار فانی را وداع نمود. او قبل از آنكه به سفر ابدی خویش رود از لحظه ی انتقال خود به محضر دوست آگاه بود؛ از همین روی ابتدا با آبی كه با تربت كربلای امام


حسین علیه السلام مخلوط شده بود لبهایش را مرطوب نمود و از فرزند خویش [2] خواست تا برای او دعای عدیله را قرائت نماید. پس از اینكه دعای عدیله را خواند از فرزندش خواست تا از «مناجات خمس عشره ی» امام سجاد علیه السلام دعای «مناجات المتوسلین» [3] و «مناجات المعتصمین» [4] برایش خوانده شود. علامه با صدایی


محزون این دعاها را پس از فرزندش تكرار می كرد و آرام آرام از دیده اشك فرومی ریخت. نزدیك اذان ظهر كه شد با دست اشاره نمود كه دیگر چیزی برایش خوانده نشود. آنگاه خود بتنهایی- زیر لب- مشغول راز و نیاز با خداوند خویش گشت و آخرین عباراتی كه بر لب راند این جملات بود: «اللهم ان هذه سكرات الموت قد حلت فاقبل الی بوجهك الكریم، و اعنی علی نفسی بما تعین به الصالحین علی انفسهم...».

پس از پنجاه سال سعی و تلاش، دریای پرتلاطم علم و ادب و تحقیق آرام گرفت و از فعالیتهای شبانه روزی و بی وقفه ی خویش باز ایستاد. شمع فروزان وجود او خاموش گشت ولی تا ابد هماره بعنوان اسوه ای خستگی ناپذیر نامش بر صفحه ی تاریخ دین و دانش ماندگار خواهد بود.

جنازه ی شریف علامه پس از انتقال به نجف اشرف در كتابخانه ی عمومی امیرالمومنین- كه در حقیقت بوستان معرفتی بود كه اساس آن را خود آن مرحوم پی ریخته بود- بخاك سپرده شد. (رحمه الله علیه رحمه واسعه).



[1] از قصيده ي سيد كريم اميري فيروزكوهي كه در رثاي علامه ي اميني سروده شده است.

[2] منظورم استاد گرانمايه محقق ارجمند حضرت حجه الاسلام و المسلمين حاج آقا رضا اميني نجفي است. ايشان زندگينامه ي مرحوم علامه اميني را بصورت مستوفي در مقدمه ي كتاب الغدير (چاپ 1396 ه / 1976 م تهران) مرقوم فرموده اند.

[3] «مناجات المتوسلين» دهمين دعاي خمس عشره ي امام زين العابدين عليه السلام است كه متن آن را ذيلا مي خوانيد:

الهي ليس لي وسيله اليك عواطف رافتك، و لا لي ذريعه اليك الا عوارف رحمتك و شفاعه نبيك نبي الرحمه و منقذ الامه من الغمه، فاجعلهما لي سببا الي نيل غفرانك، و صيرهما لي وصله الي الفوز برضوانك، و قد حل رجائي بحرم كرمك، و حط طمعي بفناء جودك، فحقق فيك املي و اختم بالخير عملي، و اجعلني من صفوتك الذين احللتهم بحبوحه جنتك منازل الصدق في جوارك، يا من لايفد الوافدون علي اكرم منه، و لايجد القاصدون ارحم منه، يا خير من خلا به وحيد، و يا اعطف من آوي اليه طريد الي سعه عفوك، مددت يدي و بذيل كرمك اعلقت كفي، فلاتولني الحرمان و لاتبلني بالخيبه و الخسران، يا سميع الدعاء يا ارحم الراحمين. (بحارالانوار ج 91/ 149).

[4] «مناجات المعتصمين چهاردهمين دعاي خمس عشره ي امام سجاد عليه السلام است كه عبارات آن چنين است:

اللهم يا ملاذ اللائذين، و يا معاذ العائذين، و يا منجي الهالكين، و يا عاصم البائسين، و يا راحم المساكين، و يا مجيب المضطرين، و يا كنز المفتقرين، و يا جابر المنكسرين، و يا ماوي المنقطعين، و يا ناصر المستضعفين، و يا مجير الخائفين، و يا مغيث المكروبين، و يا حصن اللاجين، ان لم اعذ بعزتك فبمن اعوذ، و ان لم الذ بقدرتك فبمن الوذ، و قد الجاتني الذنوب الي التشبث باذيال عفوك، و احوجتني الخطايا الي استفتاح ابواب صفحك و دعتني الاسائه الي الاناخه بفناء عزك، و حملتني المخافه من نقمتك علي التمسك بعروه عطفك، و ما حق من اعتصم بحبلك ان يخذل، و لايليق بمن استجار بعزك ان يسلم او يهمل، الهي فلاتخلنا من حمايتك، و لاتعرنا من رعايتك، و ذدنا عن موارد الهلكه، فانا بعينك و في كنفك و لك، اسئلك باهل خاصتك من ملائكتك و الصالحين من بريتك ان تجعل علينا واقيه تنجينا من الهلكات، و تجنبنا من الافات، و تكننا من دواهي المصيبات، و ان تنزل علينا من سكينتك، و ان تغشي وجوهنا بانوار محبتك، و ان تووينا الي شديد ركنك، و ان تحوينا في اكناف عصمتك، برافتك و رحمتك يا ارحم الراحمين. (بحارالانوار ج 91/ 152. دعاي خمس عشره را در مفاتيح الجنان نيز مي توانيد بيابيد).